پایتخت فرار از فرهنگ پایتخت زده به فرهنگ نجیب یک قوم ایرانی
در میان انبوه سریال ها و فیلم های سینمایی و تلویزیونی که محوری جز دعواهای خانوادگی و خیانت و ... نداشته و تمام قصه در یک آپارتمان کوچک رخ می دهد که همگی ناشی از خشونت نامانوس سبک زندگی وارداتی غربی است، ساخت سریال پایتخت که نجابت محلی و فرهنگ سنتی بخشی از اقوام ایرانی را نشان می دهد بسیار ارزشمند است. به خلاف القاء عده ای اندک که این سریال هویت یک قوم را زیر سوال برده است نجابت و زیبایی سبک زندگی یک قوم اصیل ایرانی را به خوبی به تصویر کشیده است. این سریال که سومین سال است که از رسانه ملی پخش می شود در کنار انتقاداتی که به رسانه ملی در این روزها وارد می شود انصافا از جنبه های مختلف در خور تقدیر است که کج سلیقگی است اگر بخواهیم به بهانه استفاده از لهجه مازندرانی و یا برخی دلایل کوچک و پراکنده دیگر، حجم بالای نقاط مثبت این سریال پرمخاطب را ندید.
عدالت رسانه ای و توجه به شهرستان و نقد فرهنگ پایتخت نشینان و مسائل پایتخت نشینی را شاید بتواند اصلی ترین نقطه قوت این سریال دید، که تقریبا در هر سه دوره پخش این سریال رعایت شده است و اصولا پایتخت یک نه بزرگ به فرهنگ شلخته و خشن پایتخت و از خود بیگانگی این نوع سبک زندگی است. در جایی که مدام از تریبون های مختلف یک فرهنگ واحد بدقواره و بد ترکیب نشان داده می شود، نشان دادن فرهنگ بومی و محلی شهرستان های کشور و نیز فرهنگ گرم و صمیمی و ساده شمال کشور بسیار مغتنم است.
در سریال پایتخت به خلاف بسیاری از قصه های دیگر که خانواده در آنها از هم پاشیده است، خانواده در این سریال جریان عادی زندگی خود را طی می کند و نقش پررنگی دارد و بسیاری از داستان ها در دل خانواده رخ می دهد. در این سریال همه شخصیت های اصلی دارای خانواده هستند و یا سخت به دنبال تشکیل خانواده هستند و به هیچ وجه نیز از خانواده فراری نبوده و بهانه ای هم برای تشکیل خانواده ندارند.
توجه به اعتقادات دینی و سنتی پسندیده مانند کسب روزی حلال، احترام به سالمندان و حل مسائل توسط ریش سفیدان و نوع دوستی و کمک به اقوام و نزدیکان و وفای به همسر موج می زند. آنجایی که نقی حاضر نمی شود پدر خود را به خانه سالمندان بسپارد. و یا همگی دست به دست هم می دهند که بهبود کمک کنند. و یا آن وقتی که دلخوری میان نقی و ارسطو رخ می دهد بزرگان فامیل جمع می شود که آنها را آشتی بدهند و یا زمانی که نقی بیکار می ماند همسر او دست به کار می شود و شوهر خود را تنها نمی گذارد و در مقابل آن توقعی نیز ندارد و حتی وفای پنجعلی به همسر خود اگرچه در قالب طنز و در بیماری، همگی مثال هایی است که در این سریال به آن پرداخته شده است که کمتر در فیلم های دیگر توجه شده و ارج نهاده می شود.
توجه به محیط زیست از دیگر محورهای نو در سریال پایتخت است که در این دوره جدید به آن به خوبی پرداخته شده است.
از نقاط قوت اصلی سریال پایتخت که به عقیده نگارنده باعث جذابیت آن و توجه مردم به آن شده است، نزدیکی به مسائل و زندگی مردم و دیده شدن مردم عادی و دغدغه های آنها در این سریال است که این موضوع به ظرافت حتی در انتخاب اسامی نیز در نظر گرفته شده است انجایی که فامیلی خانواده معمولی است یعنی اینها یک سری انسان های معمولی هستند با دغدغه های معمولی اما دلهایی بزرگ و اعتقاداتی ارزشمند که نمونه بسیاری از خانواده ایرانی هستند.
- ۹۳/۰۱/۲۳